دبیرستان شهدای بانش
واحد مقاومت شهدای بانش 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مدرسه شهدای بانش و آدرس shohadayebanesh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





درس اول ص5            
1- مقصود از « ني » روح و جان انسان آگاه و آشنا بر عالم معنا و نيز « مولانا » كه از خود و خودي خالي است . « نيستان » عالم معنا و جوار حق تعالي است و جدايي : دوري جان انسان از جوار قرب الهي مي باشد .   
2- « هر كسي كاو دور ماند از اصل خويش / باز جويد روزگار وصل خويش ( طلب وصل) »          
3- انعطاف پذیری و  هم نوایی با همگان یا تأثیر دوگانگی نی که در عزا و شادی کاربرد دارد.            
4- نيستي ( نابودي - رسيدن به مقام فنا) را آرزو مي كند – روايت كتاب درسي نابودي و نفرين است .
5- پرده اوّل به معناي « نغمه و موسيقي» و پرده دوم به معناي « حجاب » است.(پرده هاي ما دريد : رازهاي ما را افشا كرد .)
6-  عشق به خدا ( مولانا خواستار ماندگاري عشق است .)
درس دوم ص 8          
1- مصراع دوم بيت اول را مي توان به دو گونه خواند ودو معنی برای آن قابل تصور است. :الف ) جز به راهي كه تو راهنماي من هستي نمي روم .ب) جز به راهي كه تو آن را به من بنمايي نمي روم.        
2- بیت 6(مصرع دوم)همه بيشي تو بكاهي همه كمّي تو فزايي          
 3- نيايش هاي لطيف و زيبايي است لبريز از معارف ، آموزش هاي اخلاقي و اجتماعي     
4- علالم الغيوب – ستّار العيوب -عزيز – جليل – جلال – بخشنده – حكيم – عظيم - …
درس سوم ص21         
1- ستايش دادپيشگي و دادگري – ظلم ستيزي و طرد ظالم – نيرو بخشيدن – آزاد منشي – حمايت از مردم زحمتكش و دعوت آنها به اتّحاد- ستایش آزادی و آزادگی – یکتا پرستی – وطن پرستی . . .         
 2- همراهي و مبارزه مردم بر ضد ظلم و بيداد    
3- زيرا خودبيني وناسپاسي به يزدان بر او چيره شد ، خود را جهان آفرين ( خدا ) خواند ، به هيچ نيروي برتري كه بتواند تكيه گاه او باشد اعتقاد نداشت ، پس دچار هراس شد . مردم از او روي گردان شده و ضحّاك بر او چيره شد .    
4- مارهاي روييده بر دوش ضحّاك مظهري از اهريمن و تجسّم خوي اهريمني و بيداد و منش خبيث است .     
 5- مغز گوسفند را با مغز يكي از دو قرباني مي آميختند و بدين ترتيب هر روز يكي از دوتني را كه به قربانگاه مي آوردند ، نجات مي دادند .    
6- حضرت ابراهيم (ع) : از بيم نمرود خانواده­ي ابراهيم (ع) او را سه سال در غاري پنهان كردند . سرنوشت فريدون مثل حضرت موسي است ولي پرورش يافتن وي در غار شبيه حضرت ابراهيم است .      
7- ضحّاك                                   8 - جاي سوزن انداختن نبود . – سگ صاحبش را نمي شناخت .      
9- سرگذشت ملّتي در طول قرون و نمودار فرهنگ و انديشه و آرمان هاي آنهاست ، كتابي است درخور حيثيّت انسان و نمايشگر مردمي است كه در راه آزادگي و شرافت و فضيلت مبارزه كرده اند .
درس چهارم ص  25   
1- الف) شاعر خويشتن خويش را موضوع قرار مي دهد و از احساسات شخصي از خشن ترين تا نرم ترين آنها سخن به ميان مي آورد ، احساساتي مربوط به خدا ، خانواده ، انسانيت وطن و . . . با اين تفاوت كه نوع احساسات وي در برابر مسائل متغير است .ب) زيرا كه يكي از سرشارترين حوزه هاي شعر است در اين نوع ادبي قرار دارد. ج) زيرا شاعر علاوه بر منِ شخصي ، منِ گسترده خود را نيز مي تواند مطرح سازد .د) چون تمامي آثار شعري در صورتي كه مصداق كامل شعر حماسي يا تعليمي نباشند ، غِنايي هستند . 
2- بيت سوم ( عشق را خواهي كه تا پايان بري // بس كه بپسنديد بايد ناپسند )3- گریز از عشق ممکن نیست – درد عشق درماني ندارد .     
4- عشق او دوباره مرا به بند كشيد و تلاش بسيار براي رهايي از آن سودمند نبود .                     5- « كز كشيدن تنگ تر گردد كمند »                          6- زشت بايد ديد و انگاريد خوب // زهر بايد خورد و انگاريد قند
درس چهارم ص-27   
1- فروتني و بزرگ منشي و آزادگي و وارستگي او            
2- تا به او بگويد خود را در برابر همه القابي كه به او منصوب كرده اند هيچ مي انگارد و اجازه داده است هر كس بر حسب اعتقاد خود هر چه مي خواهد درباره او بگويد . مهم اين است كه نبايد تحت تاثير ستايش يا نكوهش ديگران قرار گرفت .یا اینکه تا عملا این موضوع مهم عرفانی را به او بیاموزد.                              3- هيچ كدام را ( من اين همه نيستم )   
4- من شایسته ی هيچ يك از اينها (كه ديگران درباره من گفته اند.) نيستم .        
5- باز رفتند ( بازگشتند – برگشتند )بشوريدند ( اعتراض كردند )بيرون گرفت ( بيرون آورد )آواز داد ( فرياد زد - صدا زد) 6- ارادت : علاقه ، اخلاص و اظهار كوچكي در دوستي ، مشيّت الهي / اراده : خواست ، قصد ، ميل و آهنگ ، عزم و تصميم / مصاحبت : هم صحبت شدن با كسي ، دوستي / مصاحبه : گفتگو / اقامت : ماندن ، آرام گرفتن / اقامه : بر پاي داشتن
درس پنجم ص31      
1- سنجش میزان عشق فرهاد - تحقیر و تمسخر فرهاد-  منصرف کردن او از عشق ورزی به شیرین   2- عاشقي پاكباز و حاضر جواب          
3- بگفتا دوري از مه نيست درخور // بگفت آشفته از مه دور بهتر    ( ديوانه با ديدن ماه ديوانه تر مي شود )
4- « چه خواهي كرد » يا « چه چيز به او پيشكش مي كني » ، بعد از مصراع اوّل و قبل از مصراع دوم .
5- صادقانه ، تيزهوشانه ، قاطع ، رِندانه ، دندان شكن ،پرمغز و پرمحتوا  6- در بيت دوم « ياد نكردن از او( شيرين )»7- سر ( جان خود )درس ششم ص33  
1- از خود بي خود و مدهوش شدم .                 2- تسكين یافتن – بهبود یافتن          
3- « تا رفتنش ببينم و گفتنش بشنوم / از پاي تا به سر همه سمع و بصر شدم »
درس هفتم ص35
1- بهار عمر: استعاره ی بالکنایه این واژه 35 بار در دیوان حافظ بکاررفته است.      2- لاله زار عمر- گل روی – خیل خوادث
3- اغتنام فرصت
4- خیل حوادث: کمین گه، عنان گسسته،سوار: خیل گروه اسبان جمع مکسر این واژه اخیال و خیول است.
درس هشتم ص37                                                          
1- عيب جو ظاهر بين و مجنون ، حقيقت بين است . عيب جو سطحي نگر ولی مجنون باطن نگر و كيفيت نگر است .     
2- ديده­ي پاك و حقيقت بين و نگاه کمال یافته، همه چيز را پاك و زيبا مي بيند.(عاشق فقط حسن معشوق خود را می بیند.          
3- هر دو شاعر به مضمون واحدي اشاره كرده اند ( فقط مخاطب در شعر وحشي ، مجنون و در شعر مولوي ، ليلي است ) .هر دو معتقدند با چشم حقيقت بين بايد به امور نگريست ، ليلي را از دريچه­ي چشم مجنون بايد ديد . 
4- بايد به صورت ( حور ، «ي» نكره ) خوانده شود . چون « قصور » در مصراع بعد با «ي» نكره آمده است.
درس نهم ص41        
1- خشماهنگ - تاريك زار – غم اندود – سحركوشان – چندشناك – سنگردار – ستم آلود- غمناک . . .      
2- توصيف فرات ، ماه و ستارگان .             3- ( ديشب : شب عاشورا ) – ( امشب : شب شام غريبان )      
4- « اگر دين نداريد ، لااقل در دنیایتان آزاده باشيد .»        5- زيرا نويسنده از احساسات شخصي در توصيف واقعه­ي كربلا استفاده كرده است و آن واقعه ي عظيم را با شور و احساس توصيف نموده است .          
درس دهم ص44         
1- « آه دست پسرم يافت خراش / واي پاي پسرم خورد به سنگ »     
2- اين كه از احساسات دروني ، عشق و انگيزه هاي دروني مادر ، عاشق و معشوق سخن مي گويد . 
3- زيرا حرمت مادر را پاس نمي دارد . 
4- در شعر شهريار فرزند ، سپاسگزار مادر و دلبسته ی اوست و برعكس در شعر ايرج ميرزا پسر ناسپاسي مي كند.
درس یازدهم ص47    
1-كمال پرستش را در مستي و از خود بیخود شدن مي داند ( مستي : سرمستي و خماري عاشقانه ) . 
2-  با بيت سوم ارتباط معنايي دارد .              3- استعاره از « قطرات باران » است.                  
4- « به خون خود آغشته و رفته اند / چه گل هاي رنگين به جوبارها » و همچنين با بيت ششم كه «چــه فرهادهــــا مرده در كوه ها / چه حلّاج ها رفته بر بادها » ارتباط معنايي دارد .   
درس یازدهم ص49
1- با دیدن بهار به یاد قیامت و زنده شدن بیفتیم.                      2- ایهام- تشبیه – تکرار – تشخیص
درس دوازدهم ص52 
1- « غم » در مصراع اوّل اندوه و ماتم اين جهاني ( با بار معنايي منفي ) و در مصراع چهارم غم عشق ( با بار معنايي مثبت ) يا غم فراق است كه حاصل آگاهي و مايه­ي شادكامي و سرمستي است .         
2- زخم رزمنده را را به نشان و مدال تشبيه كرده است ، «زخم و نشان » هر دو بر سينه نشانده مي شوند . و هر دو مايه­ي سرافرازي است . ( با زخم نشان گرفتن : كنايه از مبارزه اي افتخار آميز است .)  
درس سیزدهم ص 58     
جواب سوال 1:می خواست به شیخ بو عبدالله یادآوری نماید گه تکبّر،انسان را به دوزخ می برد و نابود میکند.         
جواب سوال 2:مستوجب آتش  
جواب سوال 3:خطی بروی فرو نتوان کشیدن             جواب سوال4:حکایت انسان راستین    
جواب سوال 5:به شیوه ی عمل گرایانه و غیر مستقیم و بیانی کوتاه      جواب سوال6:بهتر است نسبت به خود بد بین باشم تا دیگران
درس چهاردهم ص 62     
جواب سوال 1:به سبب توکل و تکیه به خداوند و ایمان داشتن؛ به رضای خدا راضی بودن و تسلیم شدن در برابر خواست و اراده ی او 
جواب سوال 2:پر رنگ و نگار، پرّان و نرم       جواب سوال 3:تشرّع و عرفان / عشق و زندگی عملی / شوریدگی و عقل         
جواب سوال 4:سخن سعدی به سخن همه شبیه باشد و به هیچ کس شبیه نباشد . در زبان فارسی احدی نتوانسته است مانند او حرف بزند و در عین حال ، نظیر حرف زدن او را هر روز در هر کوچه و بازار می شنویم.                      
جواب سوال 5:رفتاری بین دویدن معمولی و راه رفتن           
جواب سوال 6:دامنه کلام و معنی به قدر کافی وسعت دارد به طوری که ندانستن مقداری لغت ،مانع از برخورداری خواننده نمی گردد.
جواب سوال 7:نویسنده با فروتنی وتواضع ، اشتباهات و خطا های خود را می پذیرد و معتقد است که جرئت و جسارت نویسندگی که در آغاز راه از خود نشان داده مانند وضعیّت  شخصی است که ناگزیر که در بیابانی گرم در فصل تابستان گرفتار آمده است و در دست آب سرد و گوارا دارد پس به ناچار آب را نو شیده است.هم چنین نویسنده اعتراف می کند که قدم در راهی گذاشته که سعدی آن را پیموده و خود بیماریست که کلام و سخن سعدی درد او را درمان کرده است.
 
شروع نوبت دوم
درس پانزدهم ص68   
1- صفات انسان پرگوعبارتند از:(آكنده گوش است )–( به نصايح ديگران توجّه نميكند )–( نسنجيده سخن ميگويد)– (رازدار نيست .همچنین صفات انسان كم گو عبارتند از:( رازداري ) –  ( نصيحت شنو بودن ) – (سنجيده سخن گفتن)           
2- صدف ، كوه،مشک 3- « نبايد سخن گفت ناساخته / نشايد بريدن نينداخته »   
4- با بیت 10 (با ابیات 9 و 11 نیز ارتباط معنایی دارد)      
5- به نصيحت و توصيه­ي خير خواهانه­ي ديگران توجّه نمي كند و سخن كسي را نمي شنود .         
6- از آن نوع شعر تعليمي كه موضوع آن خير و نيكي است ( حوزه­ي اخلاق ) . 
7- شعر تعليمي دوران گذشته بيشتر شامل سروده­هايي در زمينه ي اخلاقي و مذهبي و عرفاني بوده است ولي از انقلاب مشروطه به بعد ، مسائل سياسي و اجتماعي و روان شناسي نيز وارد شعر تعليمي جديد مي شود .
درس شانزدهم ص72  
1- * واقعات غرايب كه خاص،اورا بود:رويدادهاي شگفت انگيزي وجود داشت كه فقط براي او رخ مي داد (از اوسر مي زد) * خط جنيد بايد : حكم و فتواي جنيد لازم است .* زبان دراز كردند : اعتراض و سرزنش كردند .
2- مصلحت انديشي و عافيت طلبي و عاقبت نگري قشيري را بيان مي كند.همچنین برخوردی زیرکانه و از روی بی طرفی بود.
3- بعد از آنكه خليفه تاييد جنيد را براي به دار آويختن « حلّاج » لازم شمرد ، او دستار و دراعه پوشيد و به مدرسه رفت و در جواب فتواي خليفه نوشت : حلّاج بر ظاهر حال ، كشتني است . به اين ترتيب پيش بيني حلّاج راست از آب بيرون آمد و هنگام تاييد حكم جنيد در لباس متشرعان رياكار بود .        
4- لباس فقها را پوشید تا بتواند فتوای اعدام حلاج را که خلیفه صادر کرده بود امضا کند.                        
5- زيرا مريدانش نسبت به او فقط  گمان نيكو داشتند ( مقلّد او بودند ) و « گمان نيكو داشتن به كسي » از « فروع دين » است در حاليكه منكران او به « توحيد و شريعت » كه از « اصول دين » است معتقد بودند و براي يك اصل ديني قيام كرده بودند آن هم اصل توحيد .    
6- شهادت ،زينت بخش چهره ی مردان خداست .( آبروي آنان در گروِ شهادت آنانست ) .
درس هفده ص75        
1- فساد و بی بند و باری حاكم بر جامعه              2- پديده ی رشوه خواري 
3- نفس عمل برخی از کارها در اسلام حرام است، کم و زیاد بودن آن مطرح نیست در هر صورت حرام است.
درس هیجده صفحه 80:   
جواب سوال 1:اسب سیاه :ابرهای تیره رنگ و باران زای بهاری       لؤلؤ تر : قطرات باران 
جواب سوال 2:از تشبیه،استعاره،تشخیص وکنایه برای زیبا و جذاب نمودن توصیف حرکت شتابان ابرها وبارش باران استفاده کرده است.
جواب سوال3:مشک سیاه : سیاهی داغ درون گل لاله(داغ لاله)                     درّ ثمین : دانه های باران 
جواب سوال 4:شاعر گل لاله را فرمانده  به حساب آورده است و به همین سبب برای او خرگاه در نظر گرفته است.سبزه ها را سربازانی معمولی و برای آنها خیمه آورده  است.                   جواب  سوال 5: قالب مسمّط              
جواب سوال 6:گویی بط سفید : تخیلی          مست و هوشیار: نمادین        سپیده آشنا: تخیّلی        
درس نوزده صفحه 84:
جواب سوال 1:کله خود سیمین : برف    کمربند آهنین : صخره های میانی کوه دماوند         
جواب سوال 2:ازبرف پوشیده بودن و ارتفاع کوه دماوند            جواب سوال 3:زیرا مشت، نشانه اعتراض است و با دماوند سرد و خاموش تناسب  و سنخیّتی ندارد.                        جواب سوال 4:زیرا نمی خواهد چشم ملّت تن به ذلت و خفقان داده  به دماوند بیفتد.
جواب سوال 5:ورم : برآمدگی کوه دماوند     کافور:برف               جواب سوال6:خود شاعر = ملک الشعرای بهار   
 جواب سوال 7:آزادی خواهان جامعه ، خود شاعر،  مردم ،روشنفکران،مبارزان
درس بیست صفحه 89:   
جواب سوال 1:بی باک ، صبور، قهرمان، بی نیاز از آب و خاک           جواب سوال 2:درخت بید                 جواب سوال 3:خیال                      
جواب سوال 4:کشور سبز آرزوها، چشمه ی مواج و زلال نوازش ها،امیدها و ...،نزهتگه ارواح پاک
جواب سوال 5:امام علی //گریستن و درد دل کردن با چاه های بدر        
جواب سوال 6:حصار عبوس،پروانه ی شوق،کاسه فهم،لبخند نوازش،عقل بی درد،چهره پرماورا،و...           
جواب سوال 7:    حافظ         1- مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کشته ی خویش آمد و هنگام درو
                                       2- ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت / با من راه نشین بادهی مستانه زدند
جواب سوال 8:ماه (مهتاب)     
جواب سوال 9:زندگی شهری :شهر نشینان،نگاهی عالمانه و جزئی نگر به طبیعت و زندگی دارند، نگاهی بدون  احساس و عاطفه و تخیّل به همین  دلیل  از درک جاذبه ها و زیبایی  های  پدیده ها  عاجز هستیم.   
جواب سوال 10:(شبها)به قطره های درشت و تابناک باران ستاره، مصابیح آسمان.دکتر شریعتی ، ستارگان را مصابیح آسمان تصور نموده است.
درس بیست ویک صفحه 96:          
جواب سوال 1:هم بستگی و هماهنگی دشمنان در رسیدن به خواسته های باطل خود و پراکندگی مسلمانان در گرفتن حقّ خود.           
جواب سوال2:(دشمنان) با شما پیکار می کنند و به جنگی دست نمی گشایید. خدا را نافرمانی می کنند و خشنودی می نمایید. اگر در تابستان شما را بخوانم ،گویید هوا سخت گرم استمهلتی ده تا گرما کمتر شود . اگر در زمستان فرمان دهم ،گویید سخت سرد است؛ فرصتی ده تا سرما از بلاد به در شود.              
جواب سوال3:قاطی کردن کارها؛ آشفته و نا به سامان نمودن اوضاع  جواب سوال4:حضرت علی (ع)          جواب سوال5:مفعول                    جواب سوال6:نهان و روی گردان -  محکوم و محروم                       جواب سوال7:مرد مسلمانی که از غم چنین حادثه بمیرد.      
جواب سوال8:سست عنصری مسلمانان، ترس از جهاد، عدم اطاعت از فرمانده         
جواب سوال9:به خدا سوگند، با مردمی در آستانه ی  خانه شان نکوشیدند جز که جامه ی جامه ی خواری بر آنان پوشید.
درس بیست ودو صفحه 99:             
جواب سوال1:           آبی که خضر حیات ازو یافت             //            در میکده جو که جام دارد    
                            دهان شهد تو داده رواج آب خضر        //         لب چو قند از نبات مصر رواج 
                            فرق استآب خضر که ظلمات جای اوست //  تا آب ما که منبعش الله اکبر است  
جواب سوال2:ای حافظ، هم چنان که جرقّه ای برای آتش زدن و سوختن شهر امپراتور کافی است،از گفته ی شور انگیز تو چنان آتشی بر دلم نشسته که سراپای مرا در تب و تاب افکنده است.  
جواب سوال3:هیچ کدام پنهان شدنی نیست.          جواب سوال4:قطعه ی «تقلید»ص168 تو آن کشتی ای که ...   
جواب سوال5:           « بگفت از دل جداکن عشق شیرین // بگفتا چون زیم بی جان شیرین» 
                            « آتش است این بانگ و نیست باد // هرکه ایــن آتش ندارد نیست باد»
درس بیست وسه صفحه 106:       
جواب سوال1:مهتاب، سحر، صبح، گل، آب           جواب سوال2:آبله(تاول) زدن پا-  آرزوهای بربادرفته
جواب سوال3:غفلت، نابسامانی، پریشانی و ناآگاهی مردم جامعه 
جواب سوال 4:خسته و رنجور شده، به آرزویش نرسیده، ولی همچنان امیدوار است.  جواب سوال5:نازک آرای تن ساقه گلی//غم این خفته ی چند// در و دیوار به هم ریخته                جواب سوال6: سحر و صبح (نگران با من استاده سحر/صبح می خواهد از من )           
جواب سوال7:تلاش برای جست وجو و یافتن چیزی- خستگی شدید- رنجور شدن
درس بیست چهار صفحه 118:        
جواب سوال1:داستان کشته شدن رستم به دست برادرش یا نقل داستانهای شاهنامه               
جواب سوال2:شاعر معتقد است که سروده های دیگر صرفاً زیبا وجذاب است امّا شعر شاعر فقط یک اثر صرفاً زیبا نیست بلکه ارزشمند،سنجش گر و هدفمند است.                   جواب سوال3:هم چاه را توصیف می کند و هم بی شرمی چاه کَنان را.  
جواب سوال4:تاریک، ژرف، پهناور، غم انگیز و شگفت آور که بر کف و دیواره هایش نیزه و خنجر کار گذاشته اند.
جواب سوال5:لبخند رستم      جواب سوال6:سکوت ساکت گیرا، هماوای خروش خشم،طاق عزیز،کلید گنج مروارید،چاهسارگوش،رخش رخشنده  
جواب سوال7: 1- کشتن شیر، 2- غلبه بر تشنگی مفرط،3- کشتن اژدها، 4- کشتن زنی جادوگر، 5- گرفتار نمودن اولاد دیو،         6-کشتن ارژنگ دیو،  7- نابودی دیو سپید.
درس بیست وپنجم  صفحه 124:   
جواب سوال1:خداوند در همه جا حضور دارد و بسیار به انسان نزدیک است.              
جواب سوال2:چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.             
جواب سوال3:آب، گل سرخ، چشمه، پنجره، نور و...              جواب سوال4:ترکیبی از توصیف خیالی و نمادین         
جواب سوال5:گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ، می فروشم به شما/ تا به آواز شقایق که در آن زندانی است/ دل تنهایتان تازه شود.
جواب سوال6:روزگارم بد نیست/ تکّه نان / خرده هوش               جواب سوال7:شب بو: ویژگی کوتاهی ؛کاج:بلندی 
جواب سوال8:من نمازم را وقتی می خوانم / که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو /من نمازم را بی تکبیره الاحرام علف می خوانم / بی قد قامت موج
ادامه درس بیست وپنج صفحه 126:              
جواب سوال1:به سبب ترس از حکومت مستبد و ستمگر، مجالی برای تحول، دگرگونی و انقلاب وجود نداشت.          
جواب سوال2:آب، دریا، رود، کویر، خاک، علف، زمین                
جواب سوال3:محیط ستم زده  ایران پیش از انقلاب اسلامی     
جواب سوال4:ترکیبی از توصیف نمادین و تخیّلی
درس بیست وشش صفحه 137:     
جواب سوال1:عینک ،تعلیمی ،عصا         
جواب سوال2:راوی : خود نویسنده (اول شخص مفرد) زمان داستان:معاصر (حدود سال1311) مکان: شهر شیراز 
جواب سوال3:او هرگز فراموش نمی کند . برای او لحظه ی عظیم و بزرگی بود؛ همین که عینک به چشم او رسید، ناگهان دنیا برایش تغییر کرد
جواب سوال4:آنجا که برای اولین بار عینک پیر زن کازرونی را بر چشم می گذارد و دنیا برایش تغییر میکند.
جواب سوال5:زبان محاوره ای ، طنزوار بودن نثر                     جواب سوال6:سن و سال، صحنه ی نمایش، آفت گندم                  
 جواب سوال7:جونت بالا بیاد:جانت بالا بیاید  بچّه می خواستی زودتر بگی: بچه می خواستی زودتر بگویی
درس بیست وهفت صفحه 143:     
جواب سوال 1:یکی از شاگردان دبستانی(اول شخص)           جواب سوال2:حفظ زبان ملّی 
جواب سوال3:اینجا آیا کبوتران را نیز مجبور می کنند سرود خود را به زبان بیگانه بخوانند 
جواب سوال4:وطن دوستی، سربلندی و عزّت میهن ، دفاع از کشور و حفظ هویّت و زبان ملی 
جواب سوال5:نظر شما؟!!       جواب سوال6:هنگامی که دشمن وطن را اشغال نموده است و مردم را مجبور میکنند که به زبان بیگانه سخن بگویند.
جواب سوال7:اندیشه آن که معلم فردا آنها را ترک می کند و دیگر او نخواهند دید.
جواب سوال8:هنگامی که تصمیم ناخوسایند و آزار دهنده ای برای کسی گرفته باشند .
 
دانش آموزان موفّق و پیروز باشید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
.: Weblog Themes By salehon :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 404
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 411
بازدید ماه : 473
بازدید کل : 73552
تعداد مطالب : 90
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


www.doostqurani.ir/

دوست قرآنی" href="http://doostqurani.ir/">دوست قرآنی

جنگ دفاع مقدس